شکوفه بهاری من
تو یه روز قشنگ بهاری (٢٩اردیبهشت)بود که فهمیدم تو دلم جوونه زدی. باورش سخت بود. یه حس غریبی بود. خوشحالی، ترس ، نگرانی ، نمیدونم، خلاصه اش اینکه همه حس های دنیا یه جا اومد تو وجودم.نمیدونستم باید چه کار کنم. دست وپام رو گم کرده بودم . به بابایی گفتم. باورش نمیشد. من مطمئن بودم ولی باز هم دلشوره داشتم. صبح رفتیم آزمایش و جوابشو عصر گرفتیم. من مامان شده بودم. ...
نویسنده :
سمی
8:59